نهم بهمن92
خدایا شکرررت!!!! دخترنازمممم عاشقتم . این روزا شیونی شدی برا خودت . چهاردست و پا میری و همه جارو فتح کردی . یا زیر میز نهارخوری میری یام وسط اشپزخونه . ولی اکثر مواقع تو اتاقت کنار وسایلت میشینی و بازی میکنی فدات بشم من . امروز هوا عالی بود خاله جون اومده بود اینجا تا شما گل خانوم و نگه داره تا من بتونم استراحت کنم البته مامانی از روز شنبه ک رفتمو دندونم و تخلیه کردن درد ک شدید داشتم بماند تو کام دهنم ابسه زده ک خیلی اذیتم کرده بازم خدارو شکرررر همیشه بداز بدتر هم وجود داره. خلاصه خاله جون اومد ولی اینقد هوا خوب بود ک نشد نریم بیرون سارافون خوشگلتو تنت کردمو رفتم دردراااا عزیزدلم . عاشق بیرون رفتنی یکم باد میومد ی ادا اطواری برامون درمیاوردی ...
نویسنده :
مامان آنیتا
20:37