چهاردهم اسفند 92
خداجون شکرت!!!! مامانی این چند وقت اینقد درگیر بودیم ک نشده بیامو برات از شیرین کاریاتو نگرانیای خودم بنویسم. حسابی بزرگ و شیطون شدی نسبتا هرروز کار جدیدی یاد میکیری . هشتم اسفند اولین باری بود ک دست میزدی درست و حسابی صبلا یاد داشتی ولی خطا میرف،. خونه تکونی داشتیم شمام پاب پای من کمک کردیمخصوصا تو تمیزی اشپزخونه ک دایم میری و شیشه گازو و با دستای نازت طراحی میکنی و خودتو بوس میکنی البته رودوزانو هم میشینی. عکساشو دارم همین ک فرصت نبوده بذارم . جیگر مامان پشت سرم راه میری و مامان مامان میکنی. خیلی ب من وابسته هستی و نمیذاری کسی بم نزدیک شه خدانکنه کنار باباجون بشینم سریعا خودتو میرسونی و تا میتونی بابا رو میزنی و دعواش میکنی بعد سریع میای تو بغل خودممم. مامان همیشه ماله خودتهههه خیالت راحت باشه حتی اون روزایی ک سرگرم زندگی خودت میشی بدون مامان تمام فکرو عشق و زندگیش دختر نازشهههه. خداجوندبخودت میسپارمش برام سالم نگهش دار و ازت میخوام حسابی هواشو داشته باشی. سه چهارروزه یاد گرفتی با انگشت سبابت اجازه میگیری البته بعد از این ک کارخودتو کردیها. ولی دلم ب اجازه گرفتناتم گرمههه،. هفته پیش مامانی و بابایی از مکه اومدن یکشنبه ظهر ریسیدن. خیلی خوب بود همهدچی عالی پیش رف همونجور ک برنامه ریخته بودیم شبش ولیمهمون بود خدارو شکر خیلی خوب بود و همه راضی بودن. شب بعد رستوران رفتیم خونه مامانی چمدونا رو باز کردن و کلی سوغاتی براهممون اوردن مخصوصا شما جیگر خانوم . در اسرع وقت عکساشو میذارم برات بدونی چقد دوستت دارن. چن تا زیردکمه چن تا کفش ی سرهمی ی پیراهن خیلی شیک ساپورت ساق وجغ جغه. برامنو باباهم خیلی چیزا. خلاصه تا هفته پیش سرگرم اونجا بودیم بعدش سه شنبه اومدیم خونه شمام پات یهوویی حسابی سوخته بود ک خیلی ناراحت شدیم زود اومدیم خونه و بردمت حمام نیم ساعتی تو اب گذاشتمت و بعدشم کلی بازی کردیمو اومدیم بیرون و شما خوشگل مامان لالا کردی . از روز بعدشم خونه تکونیمپن شروع شد اشپزخونه تموم شده اتاق هم همینطور مونده ی خورده کار پذیرایی. راستی دوتا سارافون برات دوختم ک عکسشو میذارم خیلی سادس ولی یواش یواش مدلدارشم میکنم برا شما نااز مامان. توروز میای و منو بوس میکنی نازم میکنیک اغلب ب کتک ختم میشه و حسابی میزنی منو خخخخ . امروزم هوا عالیه این روزا با ی بادی فقط تنت میکنم . عاشقتم دختر نازم. بهترینها رو بات میخوام و بهترین چیز هم میدونی خودت شاد بودندو خندیدن شماست عزیزدلمممم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی